-
دسته بندی
سهشنبه 18 مهرماه سال 1402 13:24
آدما دو دسته ان دسته داران و بی دستگان
-
اشتباه
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1402 01:32
اومدم آب پاکی رو بریزم روی دستش دستم تکون خورد، ریخت روی صورتش
-
معما
شنبه 20 آذرماه سال 1400 12:11
به برادرزاده ام میگم ، اگه به گوزن نون ندی چی میشه ؟ میگه از گشنگی میمیره
-
سویه جدید
پنجشنبه 4 شهریورماه سال 1400 08:36
هر کی کرونای لامبادا بگیره باید واکسن مدونا بزنه
-
تقابل
سهشنبه 30 مهرماه سال 1398 17:17
یه عده جمع شده بودن و نسبت به پدیده گرمایش زمین شعار میدادن. یه عده سرمایی بهشون سنگ میزدن.
-
اصلاً شک نکن
چهارشنبه 23 مردادماه سال 1398 11:06
قطعاً یکی از عذابای جهنم ، شستن قابلمه اس.
-
گزارش یک گناه
شنبه 18 خردادماه سال 1398 15:23
توو ماشین بودم ، پشت چراغ قرمز. یه لحظه حواسم رفت به ماشین جلویی. یه دختر و پسر جوون سوارش بودن. نمیدونم چی بینشون گذشت که یه لحظه روشون رو کردن به هم و عاشقانه همدیگه رو بوسیدن. زنگ زدم به اون شماره اعلام شده و بابت این بی عفتی ، شماره پلاکشون رو گزارش کردم. باید بفهمن عشق ورزیدن و محبت کردن ، بزرگترین بی عفتی توو...
-
دو دقیقه بیشتر برای عاشقی
یکشنبه 5 خردادماه سال 1398 08:17
راه بندون ، قشنگ ترین پدیده دنیاست ، وقتی که تو کنارمی.
-
غم مام وطن
دوشنبه 30 بهمنماه سال 1396 09:25
نام : مادر وضعیت : داغدار چرایی : از دست دادن فرزند در حادثه هواپیمای یاسوج نام : مادر وضعیت : داغدار چرایی : از دست دادن فرزند در حادثه معدن یورت نام : مادر وضعیت : داغدار چرایی : از دست دادن فرزند در حادثه پلاسکو نام : مادر وضعیت : داغدار چرایی : از دست دادن فرزند در حادثه سانچی نام : مادر وضعیت : داغدار چرایی : از...
-
توان
یکشنبه 8 بهمنماه سال 1396 19:14
... بهم میگه ، سعی نکردی که دوباره عاشق بشی بهش میگم ، مگه یه آدم چقدر جون داره ...
-
یه متن زیبای تلگرامی
یکشنبه 14 آبانماه سال 1396 12:42
اگر میخواهید یک نفر را بُکُشید پیشنهاد میکنم اول به او محبت کنید خاطره بسازید ساعتها با او وقت بگذرانید غافلگیرش کنید،به هر بهانه ای.. شادی اش را باعث شوید،برایش سنگ صبور باشید اینگونه زنده اش میکنید، و دقیقا زمانی که جز شما کسی را در زندگی اش ندارد ،رهایش کنید!!! او را در بدترین شرایط زندگی اش درست وقتی که به شما بیش...
-
دل شکستن هنر نمی باشد
یکشنبه 28 خردادماه سال 1396 12:18
توو ایستگاه مترو ، یه صندلی بود که یه مقدار شکسته بود. اول خواستم ازش استفاده نکنم ، ولی ترسیدم که نکنه دلش هم بشکنه.
-
رقت قلب
شنبه 5 فروردینماه سال 1396 14:38
آدم رقیق القلبی بود. آب زیاد میخورد.
-
سال 1396
سهشنبه 1 فروردینماه سال 1396 14:00
سال نو مبارک امیدوارم سال نو ، گذار لحظه های ناب زندگی برای شما و عزیزانتون باشه.
-
تعداد حروف !
یکشنبه 8 اسفندماه سال 1395 11:53
من یه بار کل یه کاری رو از الف تا ی ش رو انجام دادم و همون کار رو دوستم از a تا z ش رو انجام داد. لازم به گفتن نیست که اون ، کار رو سریع تر انجام داد.
-
انقراض و راه جلوگیری از آن
سهشنبه 28 دیماه سال 1395 08:49
دیشب داشتم یه برنامه حیات وحش میدیدم از طبیعت هندوستان میگفت به علت کشتار بی رویه ، تعداد یه نوع خاص از کرگدن در حال انقراضه تا اینجای داستان ، مطلب خاصی نداشت. چون متاسفانه این مسئله برای اکثر حیوانات داره اتفاق میفته و دوستداران محیط زیست هم تا اونجا که بتونن تلاش میکنن که جلوی این قضیه رو بگیرن. ولی بعد تر ، داشت...
-
یه حس خوب
چهارشنبه 24 آذرماه سال 1395 08:49
چقدر خوبه که شبا ، یکی با صدای قشنگش برات شعر دکلمه کنه و تو با اون حس دلپذیر ، چشمات رو ببندی و آروم بخوابی.
-
روحت شاد قناری خوش صدا
سهشنبه 2 آذرماه سال 1395 15:37
آدم مذهبی ای نیستم. ولی مگه میشه صدای حاج سلیم رو بشنوی و روحت پرواز نکنه ؟ پ.ن: روحت شاد مرغ خوش الحان
-
فعلن با مداد
یکشنبه 23 آبانماه سال 1395 15:38
به قول خیابانی ، فعلن با مداد خیلی کمرنگ رو یه تیکه کاغذ بنویسین که : آلن داره یه کارایی میکنه ولی هنوز نتیجه اش معلوم نیست.
-
شما یادتون نمیاد
شنبه 15 آبانماه سال 1395 09:26
زمان بچگی ما که خبری از گوشی هوشمند و وایبر و تلگرام و اینجور قرتی بازیا نبود ، برای اینکه بتونیم فضای سنگین یه سری مهمونی های خانوادگی رو تحمل کنیم ، پوستای میوه رو با چاقو ریز ریز می کردیم. طوریکه وقتی کسی می خواست ظرفای میوه رو از جلومون برداره ، می تونست همونو بریزه توو یه قابلمه و باهاش مربا درست کنه.
-
می سی سی پی نشسته می میرد
شنبه 8 آبانماه سال 1395 09:35
نمایش قشنگی بود. بازیگراش فوق العاده بودن. کار قشنگ دیگه ای از کارگردان خوشنام ، همایون غنی زاده عزیز. پ.ن: یه هدیه تولد از خودم برای خودم.
-
دعای مادر
شنبه 1 آبانماه سال 1395 10:59
تقریبن همه بازی های کامپیوتری رو به مرحله آخر می رسوند. از بس که مادرش دعا کرده بود که " ایشالا توو زندگیت به مراحل بالا برسی "
-
فراموشی
شنبه 3 مهرماه سال 1395 15:58
فراموشی هم میتونه بعضی وقتا خیلی خنده دار باشه. مثلن چند سال پیشا با یکی رفته بودیم بیرون واسه شام. جاتون خالی حین شام خوردن ، صدای یه خواننده قدیمی هم پخش میشد. بهش گفتم راستی این بنده خدا که اینقدر دوسش داشتی ، فوت شده. برگشت گفت که من اصلن اینو نمیشناسم. حالا من هی اصرار که ، بابا این همونه که چند وقت پیشا کلی در...
-
ضرب المثل
سهشنبه 23 شهریورماه سال 1395 10:16
گاو عقل و منطق ، 9 من شیر میده. بعد گاو احساسات ، با یه لگد کل اون 9 من شیر رو به لجن میکشه. پ.ن: پس باید مراقب بود.
-
چه کاریه خب ؟
سهشنبه 16 شهریورماه سال 1395 14:41
5 تومن دادم به آلبالو خشکه فرداش 3 تومن دادم به عرق نعناع واسه عواقب بعدش
-
مردم تهران و حشرات و رژیم غذایی آینده
یکشنبه 31 مردادماه سال 1395 15:47
با توجه به اینکه میگن حشرات منبع غنی از پروتئین هستن ، و حتی امکان داره که رژیم غذایی نسل های آینده باشه، و با توجه به اینکه هوای تهران پر از مگس سفیده ، پیشنهادم اینه که مردم تهران هم مثل این نهنگای پلانکتون خوارکه یهو دهنشونو باز میکنن و حجم عظیمی از پلانکتون رو وارد دهنشون میکنن ، از این به بعدوقتایی که گشنه شون...
-
فوش خارجکی
شنبه 23 مردادماه سال 1395 18:59
خوبی زندگی سه نفره با یه پدر و مادر سالخورده که زبان انگلیسی شون به شدت ضعیفه ، اینه که هر وقت از یه موضوعی عصبانی شدی ،میتونی با خیال راحت به انگلیسی بدترین فحش ها رو بدی ، بدون اینکه اصلن نگران چیزی باشی.
-
یه اتفاق عجیب و غریب
شنبه 16 مردادماه سال 1395 14:52
چند وخ پیشا یه اتفاق خیلی عجیبی افتاد. ما چند تا فامیل داریم که توو شهرستان زندگی می کنن. داستان از این قرار بود که چند نفراز این آدما برای مدت خیلی طولانی با همدیگه قهر بودن و بعد از مدتها یکی از اونها زنگ میزنه خونه ما که بابا ، مامان من برن اونجا و ریش سفیدی کنن و اینا رو با هم آشتی بدن. تا اینجای قضیه هیچ چیز عجیب...
-
چی بگه آدم ؟
یکشنبه 19 اردیبهشتماه سال 1395 14:13
دیروز داشتم میرفتم خونه ، که دیدم دو تا دختر تقریبن 17 . 18 ساله وایساده بودن روبروی یه فروشگاه مواد غذایی و داشتن در مورد پوستر قسمت 28 سریال شهرزاد حرف میزدن. دختر الف : میدونستی آخرش فرهاد و شهرزاد بهم میرسن ؟ دختر ب : واااااااااای. راس میگی ؟ جون من ؟ دختر الف : راس میگم بخدا. دروغم چیه ؟ دختر ب : آخ...
-
سالگرد پر کشیدن یه رفیق
دوشنبه 13 اردیبهشتماه سال 1395 12:32
سال 90 یه همچین روزایی بود که شیرزاد طلعتی از بین ما پر کشید و رفت. کسی که جسمش بین ما بود ولی روحش از همون اول هم مال اون بالایی ها بود. یه چند روزی به ما قرض داده بودن. زودم بردنش. روحت شاد رفیق.