یه روزی که عزیزکت بعد از ماموریت طولانی روزانه اش برمیگرده محل کارش و داره از درد داغون میشه،
تو به یه بهونه ای از محل کارت جیم بشی و بری سوپر سر خیابون محل کارش واسش غذا بخری
بعد بهش زنگ بزنی ، بگی بدو بیا پایین منتظرتم
و اون از خوشحالی زبونش بند بیاد ...