من درس می خواندم.
مادر بزرگ استغفار می کرد.
ینی عاشق این دو خطی هام!
آلن من کلن درس و کتاب رو میدیدم بیشتر استغفار میکردم
می دونین یاد سوتی یکی از بچه ها جلوی معلم مثلثلتمون که اتفاقا آقا هم بود افتادم. چه قدر خندیدیم اون موقع. آخه اسمه دارن؟!
آلن من کلن درس و کتاب رو میدیدم بیشتر استغفار میکردم
می دونین یاد سوتی یکی از بچه ها جلوی معلم مثلثلتمون که اتفاقا آقا هم بود افتادم. چه قدر خندیدیم اون موقع. آخه اسمه دارن؟!