میلاد
پنجشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1390 ساعت 09:36 ق.ظ
سلاممممممممممممممممممممممممممممم
میدونستم برمیگردی ی ی ی ی
چقدر خوشحالمممممممممممم
چقدر کیف کردم دیدم دوباره نوشتی ی ی ی
خیلیا مینویسن اما کم ادمی میشه وقتی مینویسه ادم چشماشو ببند و فکر کنه ، آره فکر کنه آلن
وقتی اولین بار دیدمت گفتم ایول این همون پسر عمیقی که من میشناختمش که با 2 خط میزنه تو ذهنه ادم که هی پاشو از خواب غفلت،بشین یه خورده فکر کن
ممنونمم آلن ممنونممممممممممم
بخاطر اینکه نوشتنت دوست دارم و خیلی دلم تنگ میشد برای نوشته هات و حالا دیگه میتونم بازم بخونمت
دیروز یه متنی انگلیسی برام اس ام اس شد،خیلی خیلی خوشم اومد، برای کیامهرم فرستادم،یه خورده ام اذیتم کرد سرشو خندیدیم
متنش این بود :
LISTEN and SILENT are Two Words With Same ALPHABETS and are very Important For FRIENDSHIP Because Only A True Friend can LISTEN to YOU when YOU are SILENT
هیسسسسسس...سکوت! ببین کی اومده ؟!!!! بلاخره اومدی آلن .... حیف که هنوز ریدرم درست نشده و من موندم و یه عالمه لینک که هنوز سیو نکردم و چندتا لینکی هم که اصلا از جاشون تکون نمیخورن! خدا سایه ی ریدر وبلاگ بزرگان رو از سر ما بی ریدران کم نکند! مونده بودم وقتی کارت دارم و نه تو چت روم میشه پیدات کرد و نه آیدی ای ازت دارم و نه حتی ایمیلتو گذاشتی تو کامنتام دست به دامن کی باید بشم تا شرفیاب شوم! خوشحالم که اومدی... و حالا حق میدی اون لحن پسرونه ام رو تو چتروم کیا؟!و میبخشی منو آقای دبلیو؟!...و ضمنا یکی طلب من..بابت جاده خاکی ای که جنابعالی و جناب شهاب آسمانی تو کامنتای کرگدن عزیز از راه باریکه ی "عادت میییییکنییییم" من رفتید!.. و جدی....این دو خطی ات را دوست داشتم..."سکوت" رو میگم.
اسمت الان تو لیست گودری کیامهر اومد بالا و من کلیک کردم و چشمامو بستم!میترسیدم با وبلاگ بسته شده یا پست "این وبلاگ تعطیل شد" یا یه همچین چیزی روبرو شم دوباره! خیییییلی خوشحالم که برگشتی....نمیتونستم باور کنم برای همیشه بیخیال نوشتن شدی....... اکثر عاشقا محکوم به سکوتن...حتی اگر عاشق پرستار توی قاب نباشن........
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
وجود خرابه ام را آباد کن
سلاممممممممممممممممممممممممممممم
میدونستم برمیگردی ی ی ی ی
چقدر خوشحالمممممممممممم
چقدر کیف کردم دیدم دوباره نوشتی ی ی ی
خیلیا مینویسن اما کم ادمی میشه وقتی مینویسه ادم چشماشو ببند و فکر کنه ، آره فکر کنه آلن
وقتی اولین بار دیدمت گفتم ایول این همون پسر عمیقی که من میشناختمش که با 2 خط میزنه تو ذهنه ادم که هی پاشو از خواب غفلت،بشین یه خورده فکر کن
ممنونمم آلن ممنونممممممممممم
بخاطر اینکه نوشتنت دوست دارم و خیلی دلم تنگ میشد برای نوشته هات و حالا دیگه میتونم بازم بخونمت
دیروز یه متنی انگلیسی برام اس ام اس شد،خیلی خیلی خوشم اومد، برای کیامهرم فرستادم،یه خورده ام اذیتم کرد سرشو خندیدیم
متنش این بود :
LISTEN and SILENT
are Two Words
With Same ALPHABETS
and are very Important
For FRIENDSHIP
Because
Only A True Friend
can LISTEN
to YOU
when
YOU are SILENT
هیسسسسسس...سکوت! ببین کی اومده ؟!!!!
بلاخره اومدی آلن ....
حیف که هنوز ریدرم درست نشده و من موندم و یه عالمه لینک که هنوز سیو نکردم و چندتا لینکی هم که اصلا از جاشون تکون نمیخورن! خدا سایه ی ریدر وبلاگ بزرگان رو از سر ما بی ریدران کم نکند!
مونده بودم وقتی کارت دارم و نه تو چت روم میشه پیدات کرد و نه آیدی ای ازت دارم و نه حتی ایمیلتو گذاشتی تو کامنتام دست به دامن کی باید بشم تا شرفیاب شوم!
خوشحالم که اومدی...
و حالا حق میدی اون لحن پسرونه ام رو تو چتروم کیا؟!و میبخشی منو آقای دبلیو؟!...و ضمنا یکی طلب من..بابت جاده خاکی ای که جنابعالی و جناب شهاب آسمانی تو کامنتای کرگدن عزیز از راه باریکه ی "عادت میییییکنییییم" من رفتید!..
و جدی....این دو خطی ات را دوست داشتم..."سکوت" رو میگم.
بعضی اوقات شاید زیاد به بعضی از وبلاگا سر نزنم ولی راکد بودنش منو بد جور اذیت می کنه مثل وبلاگ تو
الان که دیدن اپ تو دیت شدی خیلی خوشحال شدم
اسمت الان تو لیست گودری کیامهر اومد بالا و من کلیک کردم و چشمامو بستم!میترسیدم با وبلاگ بسته شده یا پست "این وبلاگ تعطیل شد" یا یه همچین چیزی روبرو شم دوباره!
خیییییلی خوشحالم که برگشتی....نمیتونستم باور کنم برای همیشه بیخیال نوشتن شدی.......
اکثر عاشقا محکوم به سکوتن...حتی اگر عاشق پرستار توی قاب نباشن........