فیل

چندین سال قبل ، یه فیلو بردن توو یه اتاق تاریک.

از چند نفر خاستن که برن توو اتاق و بهش دست بزنن.

بعد بیان تجربه شون رو از اون حیوون ، توو یه دفتر گزارش بنویسن.

هر کسی اومد بیرون ، با یه قیافه متفکر رفت سمت دفتر و تجربه ش رو نوشت.

ولی یکی از اونا ، خیلی عصبانی اومد بیرون ، دستش رو با حوله خشک کرد و از اتاق خارج شد.


نظرات 41 + ارسال نظر
خود کیانا شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:01 ب.ظ http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

چی چی شبا زوودتر بخاب بچچه ؟؟؟؟؟،از دل خوشم که تا صب بیدار نبودم ،امتحان داشتماااااااااا

خب باشه بابا. دیر بخاب.

عاطی شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:53 ق.ظ http://parvaze67.blogfa.com

سلام .
یعنی تو اون تاریکی چه جوری شیر آبو پیدا کرده ؟؟؟؟؟؟
مرسی آلن

سلام. مخلصیم.

خود کیانا شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:33 ق.ظ http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

نش = تنش

اینا همش از اثرات بیدارخابی دیشبه هااااااااااااااا
یه وخ فک کنی سر مردم ازاری اینجوری میکنم

یه حرف خاستی بزنی ، 4 تا کامنت حروم کردی.
عزیز من ، شبا زود تر بخاب ، که اینهمه کامنت بیت المال رو حیف و میل نکنی.

(مرسی از حضورت کیانا جان)

خود کیانا شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:28 ق.ظ http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

هی = همه

آخه این دو تا کجا با هم مساویند ؟
دومی یه حرف بیشتر داره.
دومی مساوی تره.

خود کیانا شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:27 ق.ظ http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

آلن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
این همه تبعیض؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یه وخ سر نزنی به جون خودت ناراحت میشم


بیچاره مولانا نش توو گوور لرزیداااااااااااااااااااااااااااا
هی ملت شانس دارن اون یه نفرم شانس داش

منظورت از نش ، تنش بود ؟ و از هی ، همه ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد