حضور

مسجد بسته بود.

رفتم دم در وایسادم و دستمو گذاشتم رو کلید زنگ.

هر چی زنگ زدم ، خدا درو باز نکرد.

منم بی خیال شدم و رامو کشیدم و رفتم.


نظرات 3 + ارسال نظر
مریم جمعه 18 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 03:06 ب.ظ http://mazhomoozh.blogfa.com

می گم مطمئنین با خود خدا کار داشتین نه با قسمت هایی از خونه خدا؟

عاطی جمعه 4 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 07:13 ب.ظ

عنوان مطلب:کمال همنشین


من رفتم زنگ زدم!بهش گفتم!بابا باور کن باتو کاری ندارم!مسافرم!دسشویی دارم!

ولی بازم وا نکرد!

ی مرد ک خونه ش به مسجد چسبیده بود!دعوتم کرد!

آوا چهارشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 09:57 ب.ظ

من زنگ نزده بودم..در بسته بود،
منم رفتم.........این بارکه رفتم
می خوام اگه در بسته بود و
کسی وا نکرد خودم از دیوارش
برم بالا.........................
یاحق...

راه حل خوبیه آوا جان.
کاشکی منم اینقد پیگیر بودم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد