بابای من از همون موقعی که جوون بود و انرژی داشت ، حال و حوصله شلوغی و سر و صدا رو نداشت.
یادم میاد وقتی من و داداشم کوچیک بودیم و سر و صدا می کردیم ، خیلی آمرانه دعوت به آرامش می شدیم ، و گرنه مجبور بودیم کتک جانانه ای رو تحمل کنیم.
دیگه چه برسه به الان که دیگه پا به سن گذاشته و هیچ رقمه حال و حوصله شلوغی رو نداره.
ولی خب زندگی معمولن وضعیتی رو برای آدم بوجود میاره که اصلن ازش خوشت نمیاد.
یکی از اون بازی های زندگی ، اینه که یه نوه شیطون بهت بده.
این خواهر زاده دومی ، ماشالا خیلی شیطونه. به همه چی کار داره.
بر خلاف خواهرش که خداییش خیلی آرومه.
معولن توو اون دو روزی که خواهرم اینا میان خونه ما ، کللن نظم خونه به هم میریزه.
تقریبن هیچ چیزی سر جاش نیست.
ولی تنها چیزی که باعث میشه ، بابام بتونه این شرایط جهمنی! رو تحمل کنه ، علاقه ش به این فسقلیه.
اینقدر دوسش داره که وقتی بچه مریض میشه ، بابام گریه میکنه.
اینا رو گفتم که بگم ، چند وقت پیشا خواهر بزرگه که الان کلاس اوله ، باید یه تمرین جمله سازی رو انجام میداد. واسه همین اومده بود پیش بابام ، تا یه کم کمکش کنه.
یکی از کلماتی که باید باهاش جمله میساخت ، کلمه "تماشایی" بود.
وقتی از بابام کمک خواست ، بابام بهش نوشتن جمله زیر رو پیشنهاد کرد :
" وقتی ما به خانه پدر بزرگم می رویم ، قیافه پدر بزرگ من تماشایی است "
پ.ن: یه وبلاگ جدید ساختم به اسم حلولیات.
یالم= سالم
ولی من فک نکنم که مساوی باشن.
باز میخای یه سوال از اون استادای مالایی تون بکن.
ای جااانم
ایشالا پدربزرگ عزیز و نوه های شیطون همیشه یالم و سلامت باشن . تا باشه از این قیافه های تماشایی پدربزرگها باشه .
ممنون دلی جان. ایشالا عزیزای شما هم سالم و سر حال و شاد و پر انرژی باشن.
سلام...
...خدا پدرتونو رو حفظ کنه...
..خواهر نازنین آیا دیگه وبلاگ شون رو بروز نمیکنن ؟؟
سلام . ممنون.
متاسفانه خواهرم به گمان اینکه قلم خوبی نداره ،از ادامه وبلاگ نویسی سر باز زده و فقط وبلاگ خوونی میکنه.
بچه های خواهر برادر خیلی شیرین و شیطون هستن و
شیطونیاشون بامزه هست .
بابابزرگ سلامت باشن همیشه .
بله همینطوره.
ممنون. ایشالا عزیزای همه ، سالم و سلامت باشن.
:))
وای بابای منم از سر صدا متنفره ه ه ه
باز مارو تحمل می کنه!
ولی اگه فامیلا بیاااان و بچه ها سرصدا کنن!دیگه بابام خشمگین می شه:))))
چقد این نوشته رو درک کردم:)))
مثل اینکه این مشکل توو همه باباها اپیدمیه