تا همین چند وخ پیش که بحث هدفمندی یارانه ها و صرفه جویی و این داستانا پیش نیومده بود ،
چراغ دکل کذایی کوچه مون رو روشن می کردن.
با همون یه مقدار روشنایی که داشت ، یه سری آدمای گذری که دنبال یه جای خلوت می گشتن ،بی خیال میشدن و می رفتن یه جای دیگه.
الان دو سه هفته اس که چراغ کوچه بن بست مون خاموشه و یه ساعت بعد از اذون مغرب ، کوچه تاریک تاریک میشه.
چند وقتیه که یه سری دختر و پسر از تاریکی کوچه استفاده می کنن و میرن بین ماشینایی که توو کوچه پارک شده.
بعضی وقتا که واسه خرید چیزی میرم بیرون ، با صحنه های جالبی مواجه میشم.
خواهش های پسره و ناز کردنای دختره.
پیشنهاد های! پسره و سر به پایین انداختن دختره.
خالی بندی های پسره و ذوق کردنای دختره بخاطر پپدا کردن این سوپرمن.
گریه کردنای دختره و مثل بز نگاه کردنای پسره.
گذاشتن قرار مدارهای بعدی.
جدا شدن لب ها از هم و لعنت فرستادن به خر مگس معرکه.
خلاصه که این کوچه بن بست ما ، این روزا شده محل قرار و مدار یه سری کبوتر عاشق.
فقط امیدوارم چند وخ دیگه وسایل پیشگیری مصرف شده و صدای ونگ ونگ بچه رو از توو کوچه نشنویم.
پ.ن: معنی استریت رو میدونم. فقط از اسمش خوشم اومد.
حالا شما عدل باید همون ساعت و همون لحظه بری خرید؟؟؟!!!
بهدش اینجوری بشیم
.
کوچه ما ورژن جدید کوچه شماست...البته هنوز به صدای ونگ ونگ بچه نرسیده اما خیلی چیزا روی زمین باعث می شه اینجوری بشیم
بعدن ترش اینجوری بشیم
خدا نگه داره این کوچه هارو
تا باشه از این کوچه ها.
اون کسی مه هدفمند کرده هدف داشته.
شما لطفا به موقع برو بیرون که لعنت نکنن شما رو
هی دارم سعی میکنم به خاطر بیارم کوچتون را ولی نمیشه!دائم چهره اون دخترک قرمزپوش سوار براسب روی دیوار خونه ات میاد تو ذهنم!

در همین رابطه خصوصی داری
راستی!نمیدونم چرا دوس دارم واسه هرکی خصوصی میذارم عمومی اعلام کنم خصوصی داری
ممنون که هنوز پری رو تو لینکاتون نگه داشتین عمو...
موفق باشن...