کارگرا دارن روی سکوی نفتی کار میکنن. نفت استخراج شده رو وارد یه سری مخازن میکنن.
بعد از اون ، نفت ذخیره شده ، به سمت پالایشگاه روونه میشه.
طی چند روز ، یه سری محصول از اون نفت به دست میاد.
پارافین به دست اومده رو به کارخونه های شمع سازی می فرستن.
اونجا با این پارافین ، شمع های متنوعی درست میکنن.
یه سری از این شمع ها به شکل عدد درست میشه.
بعد ، این شمع ها رو بسته بندی می کنن و برای فروش میبرن به فروشگاه ها.
شیرینی فروشی ها چند بسته ای از این شمع های عددی رو میارن به مغازه هاشون.
بعد یکی از اعضای خانواده میره به شیرینی فروشی و همراه با کیک ، یه شمع عددی 3 و یه شمع عددی 2 رو هم می خره.
بعد وقتی در جعبه کیک رو برداشت ، اون دو تا شمع رو روش میذاره ، طوریکه عدد 32 رو نشون بده.
و به این ترتیب ، من هزار بار خدا رو شکر میکنم که این فرصت رو به من داد ، تا یک سال دیگه تونستم طعم لذتبخش ِ بودن در کنار پدر و مادرم ، برادر و خواهرم و دوستان نازنین وبلاگی و غیر وبلاگی رو بچشم.
پ.ن 1: ممنون از همه عزیزایی که تولدمو تبریک گفتن. صفای همتون.
پ.ن 2: امروز (جمعه) چهلم مادربزرگم بود. کل روز مشغول کار بودیم. فرصت نشد که از عطر خوشبوی دوستای عزیز وبلاگیم لذت ببرم. ایشالا فردا بهتون سر می زنم.
پ.ن 3: تیراژه بانو ؟ حسابی خجالت زده مون کردین خاتون. ما کجا و اون توصیفات زیبای شما کجا ؟
ایشالا همونطور باشم که شما گفتین.
پ.ن 4: بازم مرسی از همتون بخاطر اینهمه لطف و صفایی که واسه تولدم داشتین.
به به یعنی این شمع خوردن داره هاااااااااااا
همچی خوشگل شمعو توضیح دادی
الهییییییییییی همیشه شادباشی و در کنار خونواده ات ...
توووولدت بازم مبارک
با یه دنیا آرزوی خوووووووووووب و بهترینا
اوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووول