مرد برای اینکه نور آفتاب اذیتش نکنه ، دستشو گذاشت رو پیشونیش و به دور دست ها خیره شد.
ولی هر چی نگاه کرد چیزی ندید.
باز هم به دور دست ها خیره شد.
ولی باز هم چیزی ندید.
مرد دیگه به دور دست ها خیره نشد.
اول می شویم
ایول.
اول می شویم
ایول.