دور دست ها

مرد برای اینکه نور آفتاب اذیتش نکنه ، دستشو گذاشت رو پیشونیش و به دور دست ها خیره شد.

ولی هر چی نگاه کرد چیزی ندید.

باز هم به دور دست ها خیره شد.

ولی باز هم چیزی ندید.



مرد دیگه به دور دست ها خیره نشد.


نظرات 26 + ارسال نظر
عاطی سه‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:35 ق.ظ

سلام .
شاید اون دوردستها واقعا دورن و نمیشه دیدشون حتی با سایه بون کردن دست رو پیشونی .

هیشـــکی! سه‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:33 ق.ظ http://www.hishkii.blogsky.com

سلام عزیز خوبی؟

بهتر نیست به جای اینکه هی و هی و هی به دور دستها نگا کنه و هیچی نبینه یه عینک بزنه که آفتاب اذیتش نکنه اون وخت با خیال راحت.. نه به دور دست به همین نزدیک دست! نگا کنه...؟ شاید همین نزدیک خیلی چیزای بهتری رو بشه دید؟!!!

هاله بانو سه‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:32 ق.ظ http://halehsadeghi.blogsky.com/

خوب الان دو حالت داره:
یا این مرد تشریف ببره چشم پزشکی
یا این که از دوربین استفاده کنه
یا اصلا یه عینک آفتابی بذاره یا کلاه نقاب دار که دیگه آفتاب اذیتش نکنه ...

هاله بانو سه‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:30 ق.ظ http://halehsadeghi.blogsky.com/

دووووووووووووم

مهربان سه‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 09:10 ق.ظ http://www.mehrabanam.blogsky.com

خب....؟
شاید به جای اینکه دستشو بذاره روی پیشونیش دستشو گذاشته روی چشمش.

لطفن به متن توجه کنید.
دستشو گذاشته رو پیشونیش.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد