آقا دروغ چرا ... تا قبر آ آ آ آ ... بعد از اینکه آقا ما رو فرستاد سفارت اینگلیس که سر و گوشی به آب بدیم ... دیگه وقت نداشتیم بیایم شوما رو بخونیم ... از خوانندگان خاموش وبلاگت بودیم ... اما دریغ مان آمد تبریک نگیم ... ما یه همشهری داشتیم توی غیاث آباد ... آخرین بار در یک ذرت فروشی دیده شد .... همچین ذرت خوردنی ... شاید به جاهای باریک بشه ... القصه : براتون خوشبختی آرزو میکنم .
آخه اون وقت که دهنی میشه
20
20
20
20
20
-----
100!!!!!!
آقا دروغ چرا ... تا قبر آ آ آ آ ... بعد از اینکه آقا ما رو فرستاد سفارت اینگلیس که سر و گوشی به آب بدیم ... دیگه وقت نداشتیم بیایم شوما رو بخونیم ... از خوانندگان خاموش وبلاگت بودیم ... اما دریغ مان آمد تبریک نگیم ... ما یه همشهری داشتیم توی غیاث آباد ... آخرین بار در یک ذرت فروشی دیده شد .... همچین ذرت خوردنی ... شاید به جاهای باریک بشه ... القصه : براتون خوشبختی آرزو میکنم .
من ذرت مکزیکی دوست ندارم...
نمیشه قارچای پیتزاشو بریزه رو پیتزای من؟
اینجانب با نظر هیشکی بانو جان و دلی جان جان خیلی موافقم
کابوی تنها؟ دیگه با وجود عزیزک بی معناست
آخ که چقد کیف کردم...