صبح که داشتم می رفتم سرکار ، جلوی یه مدرسه راهنمایی ،
یه پدر و دختر ، سوار وسپا ، جلوی مدرسه نگه داشتن.
دختر که ماشالا خیلی هم کپلی بود ، از موتور پیاده شد و قبل از خداحافظی ، سه دفعه باباشو بوس کرد.
میتونستم احساس کنم که دل باباشی چه غنجی داره میره.
منم به عنوان یه ناظر ، صحنه را دیدم و لذتش را بردم.
پ.ن: ادامه مطلب رو یکی میل زده بود.
یک دوست دختر دانشجو روانپزشکی هم نداریم خیانت کردیم خیلی منطقی درکمون کنه
یک دوست دختر دانشجو مهندسی شیلات هم نداریم نقاط بی استخوان تنش را به ما بدهد بی دغدغه بخوریم
یک دوست دختر دانشجو برق هم نداریم بچسبیم بهش شارژ شیم
یک دوست دختر دانشجو مکانیک هم نداریم که با هم حرکت پیستون در سیلندر رو مدلسازی کنیم
یک دوست دختر دانشجو ریاضی محض هم نداریم شبا بهترین نقطه تماس رو پیدا کنه بگه از اینجا، از اینجا
یک دوست دختر دانشجو ادبیات انگلیسی هم نداریم هر روز بهمون یک دونه سیب بده بگه انگلیسیا میگن که ان اپل عه دی ...
یک دوست دختر طراح لباس هم نداریم که هی گیر بده بگه اون زیر پیرهنی لامصبتو نکن تو شورتت
یک دوست دختر دانشجو شیمی هم نداریم باش بریزیم رو هم ببینیم چی تولید میشه در نهایت
یک دوست دختر دانشجو عمران هم نداریم که در محل کار صداشون بزنیم خانوم مهندس؟ اونم بگه بله آقای مهندس ؟ و خوشمون بیاد
سلامتی اون دخترایی که به باباهاشون تو هر شرایطی افتخار می کنن
بله همینا هستن که دو روز دیگه دل بابارو خون میکنن
اوووووووووووهوم
باباها دخملا رو خیلی دوست می دارن
دیدنش لذت بخشه
عنوان این پست حالمان را به هم زد! یعنی یاد یه چیزی افتادیم! اما خدا رو شکر اون چیز با متن پست هماهنگ نبود بعد حالمان خوب شد!
اولن که شوما لذت بردی انگار ما لذت بردیم
دومن الان چرا از بوسیدن یه دختر لذت بردی؟نکته انحرافی
سومن اصلن چرا به یه همچین صحنه ای نگاه کردی نعوذ بالله حالا ببین هاااااااااااااااا
چارمن چه بچه باحالی بوده هاااااااااااا دمش گردم
همینه که باباها دلشون برا دختراشون غنج میره-
ای جووووووووووونم-
این از اون کاراست که من هنوزم انجامش میدم- هم مامان هم بابا- ماچ محکم و بغل و قربون صدقه رفتن- حال میده- زنده میشم-