چند روز پیش خونه یکی از اقوام برای افطاری دعوت بودیم.
بعد از صرف افطار (جاتون خالی) ، با پسر صابخونه که یه نوجوون 14 - 15 ساله س رفتیم اتاقش.
کامی شو روشن کرد و رفت توو فولدر آهنگاش و دونه دونه اجراشون کرد.
بعد از چند دقیقه ، دو تا بچه کوچیک اومدن توو اتاق و با صدای بلند مشغول بازی شدن.
من که دیدم نمیشه صدای آهنگا رو شنید بهشون گفتم برن بیرون و در اتاق رو از توو قفل کردم.
بعد چند دقیقه ، بابای این بنده خدا در زد و مجبور شدیم در رو باز کنیم.
باباش رو به من کرده و میگه : داشت فایل های ناجور بهت نشون میداد ؟ تو چرا میذاری که همچین کاری بکنه ؟
کلی قسم خوردیم که بابا این بنده خدا فقط داشت آهنگاشو اجرا میکرد.
خلاصه بهم گفت که من دوس ندارم در اتاق قفل باشه ، وقتی پسرم توو اتاقه و پای کامیه.
حالا داشته باشید که قبل از افطار، با این بنده خدا توی اتاق پذیرایی بودیم.
همه هم بودن. بعد این پسره ، یه بازی رو واسم بلوتوث کرد.
بازی مربوط به جفت عکسایی بود که باید چند تا اختلاف رو تووش پیدا میکردی.
ولی عکسایی که انتخاب کرده بودن مربوط به خانم هایی بود که پی به ارزش ذاتی خودشون نبرده بودن و یه وضعیت شیطان پسندی داشتن.
واسه من که کم کم دارم به حالت فنا فی الله می رسم ، دیدن این عکسا و موارد فجیع تر مشکلی رو بوجود نمیاره. ولی قطعن برای یه نوجوون 14 ساله ، میتونه یه مقدار اذیت کننده باشه.
میخام بگم که با توجه به پیشرفت تکنولوژی ، پدر و مادرها هم باید نحوه نظارت خودشونو بروز کنن. امروزه روز وقتی میتونی بشینی کنار پدرت و ناجورترین فایل ها رو با نفر بغل دستیت بلوتوث کنی ، دیگه نگرانی از قفل بودن در و موارد مشابه یه مقدار خنده دار به نظر می رسه.
خلاصه که کجای کاری اخوی ؟ پسرت بغل دست خودت داره به راه خلاف کشیده میشه.
فردا تولدته پس همون فردا بهت تبریک میگم آلن
زندگیت را با لبخند هایت نگاه کن نه با اشکهایت
سالهای عمرت با با دوستانت بشمار نه با تعداد شمع های روی کیک تولدت . . .
تولدتون مبارک ...
این بازیو دارم رو گوشیم
اتفاقا یکی از بچه های فامیل برام فرستاده بود
اونم 15-16 سالشه
تولدت مبارک رفیق
تولدت مبارک آلن جان
فعلا این تبریک رو داشته باش بعدا می یام پستت رو می خونم
برات آرزوی روزهای خوبی رو دارم
تولدت مبارک آلن عزیز