مثلثات

من درس می خواندم.

مادر بزرگ استغفار می کرد.


نظرات 23 + ارسال نظر
کیانا پنج‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:52 ب.ظ http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

اااا
آلن هییییییییییییییییییس!!!ببین باز من دوروز توو روم نبودما .....

مودب باش بچچه

هاله بانو پنج‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:36 ب.ظ http://halehsadeghi.persianblog.ir/


خیلی عالی بود

شیر و خورشید پنج‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:53 ب.ظ http://www.2maa.blogsky.com

عااااااااااااااااالی بود

این شیوه حرف نداره
تک و منحصر به فرد...

الهه پنج‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:47 ب.ظ http://khooneyedel.blogsky.com/

اینکه عنوان پست رو گذاشتی مثلثات و تو خود پست دیگه هیچ اسم و توضیحی از درسی که میخوندی و منظوری که داری نیاوردی عاااالیه...خیلی حساب شده بود....

الهه پنج‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:46 ب.ظ http://khooneyedel.blogsky.com/

محححححححححشر بود آلن....محشر به معنای واقعی کلمه......

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد