گوسفند

خسته و کوفته بود.

اینکه چند تا گله رو هر روز با خودش میبرد چرا و برمیگردوند واقعن کار خسته کننده ای هم بود.

گله هر کسی رو تا دم خونه ش هی میکرد و اونو به صاحبشون تحویل میداد.

باز دوباره فردا روز از نو ، روزی از نو.

امروز که داشت آخرین گله رو که واسه کدخدا بود رو تحویل میداد ، یه دفه یکی از قوچای چاق و گرونقیمتش هوس شیطونی به سرش زد.

راه افتاد توو کوچه پس کوچه ها و چوپان هم بدو بدو به دنبالش.

تا اینکه کم کم رسیدن به یه باغ بزرگ. قوچ از یه راه باریکه چپید توو.

چوپان که دیگه از این تعقیب و گریز خسته شده بود ، تصمیم گرفت که دیگه همینجا قوچ رو بگیره.

پس خیلی آهسته وارد باغ شد.

همینکه داشت دنبال قوچ میکرد ، چشمش خورد به یه مرده که یه چاقو دستش بود و میخواست که یه پسره رو بکشه.

چوپان خیلی ترسید. مرد که بدجوری سرگرم بریدن سر پسرک بود ، تا صدای قوچ رو شنید برگشت ببینه که منبع صدا کجاست.

تا چشم مرد به قوچ افتاد ، سریع دوید سمتش و در کسری از ثانیه اونو خوابوند و سرشو برید.

چوپان که این صحنه رو دید با خودش فک کرد که : این بابا بدجوری هوس کشت و کشتار زده به سرش.

واسه همین از ترس اینکه خودشم مورد حمله اون مرد قرار بگیره ، خیلی آروم راهی که اومده بود رو برگشت و دوون دوون به سمت خونه ش راهی شد.

شب که میخواست بخوابه به این فک میکرد که باید حقوق اون ماهش رو بده بابت پول اون قوچ لعنتی.


پ.ن : عید قربونتون مبارک.


نظرات 22 + ارسال نظر
میکائیل چهارشنبه 2 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:03 ب.ظ http://sizdahname.blogsky.com

سلام رفیق قدیمی ...
از این حوالی میگذشتیم . گفتیم احوالات شما رو بپرسیم ...
اینم که خوندیم .. نمیدونیم یهوویی چی شد یاد اوون حکایت معرووف ابراهووووم افتادیم ...

هیشـــکی ! یکشنبه 29 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:40 ق.ظ http://www.hishkii.blogsky.com/

الوووووووووووووووووو صاب خونهههههههههه

تیراژه چهارشنبه 25 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 07:04 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com/

کجایی آلن جان؟
نه اینجایی نه دانه ها
سلامت باشی هر جا هستی

نازنین پنج‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 01:03 ب.ظ

این که داستان حضرت ابراهیم بود.... یا شاید هم حضرت ابراهیم شیشه کشیده بوده..... اون زمان شیشه بوده؟!!

دلم برای اینجور پست هات تنگ شده بود..

محسن باقرلو پنج‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:03 ق.ظ

اینو دانلود کن ببین :
http://kelash.persianblog.ir/post/452

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد