توو ایستگاه مترو ، یه صندلی بود که یه مقدار شکسته بود.
اول خواستم ازش استفاده نکنم ، ولی ترسیدم که نکنه دلش هم بشکنه.
من یه بار کل یه کاری رو از الف تا ی ش رو انجام دادم و همون کار رو دوستم از a تا z ش رو انجام داد.
لازم به گفتن نیست که اون ، کار رو سریع تر انجام داد.