نوع نگاه

دیروز برای انجام کاری رفته بودم به یه مرکز مشاوره.

وقتی کارم تموم شد، رفتم پذیرش که برای جلسه بعد وقت بگیرم.

یه خانمی جلوی من بود که برای رفع مشکل ناخن جویدن بچه ش از منشی وقت می خواست.

وقتی همچین چیزی شنیدم خیلی خوشم اومد.

اینکه یه سری پدر مادرا برای رفع یه مشکل روحی راه مشاوره رو انتخاب میکنن خیلی خیلی عالیه.


یادمه که زمان ما ، وقتی من ناخنمو می جویدم ، مامانم دعوام میکرد.

و یا اگه خیلی می خواست شدت عمل به خرج بده ، می زد به دستم.

و ما از ترس دعوا و یا کتک بعدی دیگه کم کم این عادت از سرمون میفتاد.

ولی احتمال زیاد اون مشکل روحی به صورت آتش زیر خاکستر تووی ضمیر ناخودآگاهم مونده و احتمالا چندین بار خرم رو گرفته.

البته ناگفته نماند که اون موقع ها رفتن پیش مشاور به معنی این بود که فرد بیمار ، دیوونه زنجیریه و باید هر چه سریع تر توو یه تیمارستان بستری شه.


نظرات 1 + ارسال نظر
عاطی دوشنبه 19 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 07:19 ب.ظ

دقیقا

بعضی از دوستای من مشاور خونوادگی دارن.یا مثلا چندساله میرن پیش ی مشاور فقط !

بعد من!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد